نمی شود که نهی پا دو چشم مرا
سلام رفقای عزیز!
در این پست برخی از ابیاتی را که سروده ام خدمتتون تقدیم میکنم:
- در خالص کردن محبت به خدای یگانه از زبان حق تعالی:
من نمی گویم که خود را بهر من آتش بزن گویمت با من هماره صادقانه حرف زن
از سر اخلاص گو «انی احبک» وانگهی بر سر حرفت بمان و عاشقانه چنگ زن
توضیح: انی احبک= دوستت دارم
- در اغتنام فرصت ایام
راضی مشو که چرخش ایام روزگار از دیدن جمال خدا غافلت کند
ورنه هزار بار کنی دست بر دهان حسرت خوری و بی بن و بی حاصلت کند
تا هست قوتی نفسی آیدت میان رو بندگی نما که تو را کاملت کند
از دولت جان جهان وجان او برگیر توشه ای که امید عارفت کند
- در ذم تکبر
آنکه افتاده شود نزد خداود علی جایگاهش بسزا عرش عُلی خواهد شد
کبریای نسزد جز به بر حضرت حق متکبر بخدا نقش زمین خواهد شد
- در اظهار ارادت به ساحت مقدس امام عصر عجل الله تعالی فرجه
شکسته بغض دل بی قرار مرا نمی شود که نهی پا دو چشم مرا
«فأوف لنا الکیل» از من مسکین تصدقت بشوم ده تصدقی تو مرا
توضیح: فأوف لنا الکیل= پیمانه مار ا پر کن