راهکارهاي عملي گسترش حجاب
حجاب از مسائل ضروري و غيرقابل انکار دين اسلام است که با عقايد و باورهاي مسلمانان در ارتباط است.
اما امروزه حجاب تبديل به يک مساله سياسي شده است. سردمداران استکبار جهاني به خوبي فهميده اند که حجاب سد راه آنهاست، بنابراين تنها راه ضربه زدن به کشورهاي اسلامي رواج بدحجابي و بي حجابي در اين کشورها است.
باگذشت سي سال از انقلاب اسلامي ايران، مساله حجاب درکشور از جايگاه خوبي برخوردار نيست و هنوز با مشکلات فراواني روبروست. به نظر مي رسد براي رسيدن به جايگاه واقعي حجاب و نهادينه شدن آن نياز به هم سويي و وحدت عمل مؤسسات و ادارات به خصوص رسانه و مراکز آموزشي مي باشد تا با تبيين مباني و هدف حجاب به اين مهم دست يابند. بايد زنان جامعه دريابند که تنها راه پويايي و مشارکت زنان در جامعه استفاده از حجاب اسلامي است. در اين نوشته سعي مي شود راهکارهاي عملي براي گسترش حجاب از طريق رسانه و مراکز آموزشي ارائه شود تا با بکار بستن آن جامعه اسلامي- ايماني داشته باشيم. اينک با هم مطلب را از نظر مي گذرانيم:
رعايت قوانين اسلامي از جمله حجاب از مسايل مهم يک جامعه اسلامي است. امروزه جامعه ما شاهد رواج بدحجابي و از هم گسيختگي اين اصل ديني شده است. مستکبرين جهاني پس از پيروزي انقلاب اسلامي با انواع حيله ها و توطئه هاي سياسي، نظامي، اقتصادي و فرهنگي سعي در براندازي آن کرده اند. با مايوس شدن از ضربه زدن سريع به انقلاب به فکر براندازي آن در بلندمدت افتادند. در اين برنامه به طور گسترده از موضع فرهنگ وارد شدند و با اشاعه و گسترش فساد، بدحجابي، بي بند و باري و مصرف گرايي، سعي در نابودي نيروهاي جوان جامعه و در ادامه نابودي جامعه و انقلاب نموده اند.
بنابراين، براي مبارزه با اين شبيخون فرهنگي بايد کارهاي اساسي انجام گيرد و فرهنگ سازي مستمر و موثر در جامعه صورت گيرد. راه حل صحيح مقابله با بدحجابي، شناخت اصول و مباني آن و ترويج باورهاي صحيح در جامعه مي باشد. از جمله مراکز مهمي که در اشاعه حجاب در جامعه نقش اساسي برعهده دارند رسانه و مراکز آموزشي مي باشد. اين دو رسانه با داشتن مخاطبين زياد و جوان و تاثيرگذار بر جامعه مي توانند در نهادينه کردن حجاب موثر باشند.
عصر حاضر، عصر اطلاعات و ارتباطات به شمار مي آيد. رسانه هاي جمعي نقش تعيين کننده اي در هدايت افکار عمومي، تغيير محيط و فرهنگ جامعه به عهده دارند. تلويزيون جزء رسانه هايي است که تقريبا در تمام منازل وجود دارد و اوقات زيادي از زندگي مردم را به خود اختصاص داده است. در دنياي امروز تلويزيون از قابليت ها و توانمندي هاي ويژه اي براي جلب افکار و اذهان برخوردار است، از سويي در فعال سازي افکار و از سويي ديگر در تحذير آن نقش مهمي ايفا مي کند. از مهم ترين علل تاثير فوق العاده آن، استفاده از قوه بينايي است که بر رفتار و تخيل و ذهن و تفکر مخاطب تاثير مي گذارد.
بنابراين، اين دستگاه يک دستگاه سرگرم کننده نيست، بلکه يک دستگاه آموزنده است و تمام دنيا از راديو و تلويزيون براي آموزش استفاده مي کنند. تمام برنامه هاي راديو و تلويزيون بايد با محتوايي آموزنده و اسلامي تهيه شود تا هدف اصلي رسانه انقلاب اسلامي تامين شود.
رسانه جمهوري اسلامي ايران، به عنوان رسانه اسلامي و انقلابي از جايگاه ويژه اي برخوردار است. در قانون اساسي آمده است که وسايل ارتباط جمعي بايستي در جهت روند تکاملي انقلاب اسلامي و در خدمت اشاعه فرهنگ اسلامي باشد. (1)
بنابراين، رسانه- که در اينجا منظور تلويزيون است- بايد در خدمت اسلام، انقلاب و مردم باشد و به نشر معارف ديني- مذهبي بپردازد. لازم به ذکر است که رسانه هاي غربي در کشورهاي اسلامي تلاش مي کنند با ارائه برنامه هاي انحرافي و فسادانگيز، به خانه هاي مسلمانان راه يابند و آنان را از اخلاق و ارزش هاي اسلامي رويگردان کنند. پس اولين هدف و مقصود رسانه، بايد تبليغ آموزه هاي اسلامي و ارزش هاي ديني باشد. اگر نشر و تعليم اسلام به وسيله صدا و سيما در جامعه اسلامي انجام نگيرد، يقينا جامعه اسلامي در راه رسيدن به هدف اصلي خود که اسلامي شدن است، موثرترين ابزار را از دست داده است. بايد از اين ابزار به نحو احسن استفاده کرد و دين را وارد زندگي مردم کرد و بينشي عميقانه از دين به آن ها ارائه کرد.
حجاب و پوشش اسلامي از جمله باورها و ارزش هاي اسلامي است که بايد در رسانه بيش از پيش به آن پرداخته شود. استاد مطهري رسانه را همانند مسجد، يک مرکز مذهبي- تربيتي قلمداد کرده و مي گويد: لازم است در کنار مسجد، راديو و تلويزيون هم برنامه هاي مذهبي داشته باشند.(2)
رسانه با تأثيرگذاري فوق العاده خويش مي تواند در تربيت و تهذيب اخلاق عمومي و حتي اصلاح نابساماني هاي اجتماعي قدم بردارد. متأسفانه با گذشت سي سال از پيروزي انقلاب اسلامي، هنوز رسانه ملي نتوانسته است که جوابگوي افکار اسلامي مردم باشد. مسئولين و دست اندرکاران رسانه به تلويزيون به عنوان يک سرگرمي نگاه کرده، غافل از آن که معمار کبير انقلاب از صدا و سيما به عنوان يک مرکز تربيتي- آموزشي نام برده است.(3)
فرهنگ سازي در زمينه هاي پوشش و حجاب اسلامي، توليد برنامه هاي کارشناسي، گفتمان هاي علمي با حضور چهره هاي برجسته علمي و حوزوي که مورد اعتماد و محل رجوع جوانان مي باشند، ترويج الگوهاي مناسب حجاب در سريال ها و فيلم ها، استفاده از زنان تحصيلکرده ممتاز و متعهد و با حجاب در فيلم ها، نشان دادن اثرات منفي بدحجابي در زندگي اجتماعي و خانوادگي، نظارت بر تبليغات براي جلوگيري از مصرف گرايي و تجمل پرستي، نظارت بر سبک لباس و چهره پردازي هاي مجريان و هنرمندان… از جمله کارهاي عملي است که رسانه ملي مي تواند با انجام آن ها به سوي نهادينه کردن حجاب در رسانه و در نتيجه در جامعه قدم بردارد. زيرا رسانه از نظر الگوسازي تأثيرات زيادي بر جامعه دارد و مردم سعي مي کنند آنچه را که در تلويزيون مي بينند، تقليد کنند. به همين دليل بايد هرگونه حالت و حرکتي از هنرمندان و بازيگران سينما مطابق با موازين شرعي باشد. متأسفانه، تهيه کنندگان و کارگردانان فيلم و سريال بخصوص در سال هاي اخير نگاهي ابزاري به حضور زن در اجتماع داشتند و با پوشاندن لباس هاي تحريک کننده و چهره پردازي هاي نامناسب سعي در جلب افکار عمومي و در نتيجه رونق اقتصادي خويش نموده اند. قابل ذکر است که تلويزيون در هر موردي که قصد فرهنگ سازي داشته، با تبليغات فراوان آن را در جامعه نهادينه کرده است. در اين راه از انواع و اقسام تبليغات بهره برده تا به هدف خويش برسد. در اين مورد مي توان به عنوان مثال به قوانين و مقررات راهنمايي و رانندگي اشاره کرد، که با تبليغات گسترده اي که در اين زمينه شد موجب آگاهي مردم و در نتيجه به کار بستن اين قوانين شد.
مقام معظم رهبري مي فرمايند: ما زن را هم بايستي با حجاب نشان بدهيم و هم سرشار از ارزش هايي که اسلام و انقلاب براي زن در نظر گرفته است، مهم ترين مسئله، نجابت زن و گوهر عفت زن است.(4)
بنابراين، اگر ما بخواهيم در راه تهذيب و اصلاح نابساماني هاي حجاب در جامعه گام برداريم، بايد رسانه ملي احساس مسئوليت انقلابي نمايد و با تمام نيرو و قواي خويش وارد عرصه جهاد فرهنگي شود و با فرهنگ سازي، حجاب و پوشش اسلامي را جايگزين پوشش هاي نامناسب جامعه نمايد. از صدا و سيما مي توان به عنوان مرکز آموزشي ياد کرد که در راستاي اصول انقلاب و اسلام گام برمي دارد. در اين صورت جامعه به سوي جامعه متعالي اسلامي رهنمون خواهد شد و دست اجانب و دشمنان اسلام و انقلاب نيز کوتاه مي شود. پس لازم است که هر چه سريع تر در سازمان صدا و سيما نهاد نظارت و ترويج حجاب تشکيل شده و با حداکثر نيروي خويش از بي بند و باري هاي حجاب جلوگيري نمايد و در اين هدف بزرگ فقط به رضايت باري تعالي و رهبر انقلاب و مردم فهيم و اسلامي بيانديشد.
مراکز آموزشي
مراکز آموزشي از ديگر مراکزي است که نقش تعيين کننده در شخصيت و فرهنگ فرد و جامعه دارد. اين مراکز نيز همچون رسانه بايد در ترويج حجاب گام بلندي بردارند و در اين مبارزه فرهنگي از توان و ظرفيت خويش خوب استفاده نمايند.
در جامعه ما فرد از 6سالگي وارد مرکز آموزشي شده و به طور متوسط 15الي 20سال از عمر خويش را در آن جا سپري مي کنند. بنابراين، تأثيرپذيري افراد از اين مراکز بالاست بخصوص که فرد بهترين دوران زندگي خويش را در آن جا مي گذراند- دوران تشکيل هويت فرد و شناخت مباني فکري جامعه و خويش- در نتيجه بايد در اين مرحله به تقويت ريشه هاي فکري ديني فرد همت گماشت و او را از منجلاب بي هويتي و دين گريزي که نتيجه تبليغات دشمنان اسلام است، رهانيد.
بنابراين مدرسه و معلم نقش بسيار مهمي در تربيت و تهذيب کودک و نوجوانان به عهده دارند. در شکل گيري و تحصيل عادت، کيفيت معلومات، کسب ارزش ها از تأثيرگذاري بالايي برخوردارند. چه بسا خانواده هايي که فرزندان خود را براساس اخلاق اسلامي تربيت مي کنند ولي پس از وارد شدن در محيط مدرسه دچار انحراف مي شوند. از آن جايي که معمولا دانش آموزان، معلم خود را الگو و سرمشق خود قرار مي دهند و از وي تقليد مي کنند، بايد در گزينش معلمان و نظارت بر آنان سعي وافر انجام داد. سازمان آموزش و پرورش بايد با جذب معلمان عفيف و با حجاب تبليغ عملي حجاب را در مدارس داشته باشد. دختران بخصوص در دوران دبستان و راهنمايي به شدت سعي مي کنند خود را از نظر ظاهري به معلم خويش نزديک کنند، معلم متعهد به راحتي مي تواند پوشش خويش را به دانش آموزان انتقال دهد و در راه ترويج حجاب گام بردارد.
اهتمام به مثبت نگري و زيباسازي فرهنگ حجاب در تاليف کتب درسي، اجراي مسابقات فرهنگي-هنري- علمي با موضوع حجاب، تجليل از دختران ممتاز با حجاب، ترويج الگوهاي اسلامي در پوشش دانش آموزان و کادر مدرسه، غني سازي اوقات فراغت دانش آموزان، درنظرگرفتن امتيازات براي کساني که پوشش اسلامي را رعايت مي کنند… از جمله کارهايي است که سازمان آموزش و پرورش براي گسترش حجاب بايد در برنامه کاري خويش قرار دهد.
دانشگاه مرکز ديگر آموزشي است که فرد در ادامه تحصيلات خويش وارد آن مي شود. دانشگاه ها از جمله مراکز حساس و مهمي هستند که در مصالح و مفاسد جامعه نقش تعيين کننده و موثري را ايفا مي کنند. دانشگاه نقطه اساسي هر جامعه و کشوري است، اگر دانشگاه اصلاح شود آينده آن جامعه اصلاح خواهدشد. اگر دانشگاه فاسد بشود، سرنوشت آن جامعه فساد است. (5)
محيط دانشگاه محيطي است جوان، پرانرژي و فعال، دانشجو به دنبال آن است که خود را نشان دهد، به خود مي بالد، به دنبال افکار جديد مي گردد. دراين مقطع اگر به وي خوراک علمي با چاشني ديني تزريق شود او تبديل به بهترين مبلغ ديني خواهدشد. از نيروي جوان و پرقدرت خويش نهايت استفاده را مي کند تا ديگران را با خود همراه کند. از اين رو مستکبرين جهاني به دانشگاه و دانشجو به چشم يک طعمه نگاه مي کنند و از دانشجو براي رسيدن به اهداف شوم خويش استفاده مي کنند.
دانشگاه از سويي پرورش شخصيت ديني دانشجويان را برعهده دارد و ازسويي ديگر پرورش نيروهاي علمي و عملي آينده کشور را بر دوش خويش احساس مي کند. به فسادکشيدن اين جوانان، ترويج بي قيدي و بي مبالاتي نسبت به دين و بي عفتي و بدحجابي دانشجويان در واقع نيروي موثر و آينده ساز کشور را از بين مي برد. نتيجه آن از بين رفتن کشور و انقلاب مي شود.
دانشجويان به شدت از اساتيد خويش الگو مي گيرند. وقتي استادي با پوشش اسلامي در کلاس هاي درس حاضر شود و حرکات و رفتارهاي مطابق دين از وي سر زند، دانشجويان به دين علاقه مند شده و به دستورات آن عمل مي کنند. در اين صورت ديگر حجاب براي دختران سخت نيست و آن را نشانه عقب ماندگي نمي دانند. به راحتي مي توانند در برابر وسوسه هاي دوستان خويش مقاومت کنند و از حجاب خويش دفاع کنند. بنابراين، گزينش استاد متعهد و با پوشش مناسب گام موثري است بر ترويج حجاب در دانشگاه و در ادامه تاثير آن در جامعه، که اين مهم از وظايف وزارت علوم مي باشد.
ساير کارهايي که وزارت علوم بايد براي گسترش حجاب انجام دهد عبارت است از:
آشنا ساختن دانشجويان با فرهنگ غني ايراني- اسلامي، آشنا ساختن دانشجويان با توطئه ها و زمينه هاي نفوذ فرهنگ غرب، نظارت جدي بر اجراي قوانين انضباطي، برخورد جدي با هنجارشکنان حجاب، فعال کردن تشکل هاي دانشجويي براي برخورد با بدحجابي، عدم بکارگيري کارکنان و اساتيد بي تفاوت به ارزش ها و پوشش هاي اسلامي، استفاده از استادان زن براي دختران و استادان مرد براي پسرها (حتي المقدور)، استخدام اساتيد متعهد و پاسخگو به شبهات حجاب، انتشار مجلات فرهنگي با موضوع حجاب… دانشگاه به عنوان مرکز پرورش نيروهاي علمي و عملي کشور بايد مسئوليت خطير خويش را در رابطه با تهديدات فرهنگي به خوبي اجرا نمايد و راه نفوذ فرهنگ غرب را بگيرد. دانشگاه اسلامي، دانشگاهي است که دانشجوياني متفکر و مبارز در عرصه فرهنگي به جامعه تحويل دهد و آنان نگاهبانان فرهنگ و دين مردم و جامعه اسلامي باشند.
در جامعه اسلامي همه نهادها و مؤسسات بايد در گسترش حجاب تلاش کنند. حفظ حجاب از ارکان دين ما و از اصل هاي قانون اساسي مي باشد. متأسفانه هنوز بسيار افرادي هستند که به حجاب به عنوان يک پديده فردي نگاه کرده و از کنار آن بي اعتنا مي گذرند. در حالي که حجاب و پوشش اسلامي از وظايف اجتماعي است که به صراحت در فقه ما به آن اشاره شده است. نهادها و مؤسسات بايد اين اصل را در مراکز خويش در معرض عموم بگذارند و خود نيز به آن عامل باشند. امروزه، اکثر کارمندان را زن ها تشکيل مي دهند. با ترويج حجاب در بين آن ها مي توان ادعا کرد که يک سوم جامعه از پوشش مناسب برخوردار مي باشند.
البته لازم به ذکر است که افراد مختلف جامعه نيز در گسترش حجاب نقش مهمي دارند. افراد متعهد مي توانند با تذکر دادن به کساني که رعايت حجاب اسلامي نمي کنند، در ريشه کن کردن اين پديده شوم ايفاي نقش نمايند. وقتي کسي با ظاهري نامناسب بيرون بيايد و کسان مختلفي به او تذکر دهند ناخودآگاه خود را همسو با محيط کرده تا از اين تذکرهاي پياپي رهايي يابد. پس، براي نهادينه کردن حجاب، رسانه و مراکز آموزشي از مراکز مهم فرهنگ سازي و ترويج آن مي باشد. هر چند که از ساير مؤسسات نيز نبايد غافل شد. همه بايد براي گسترش حجاب قيامي آگاهانه داشته باشند تا بانوان ايراني الگوي تمام زنان جهان باشند و از حيله ها و توطئه هاي شوم مستکبرين رهايي يابند. فقط با حجاب اسلامي است که زن به جايگاه واقعي خويش در جامعه دست مي يابد و مي تواند در تمام عرصه ها حضوري پررنگ و موثر داشته باشد.
نوشته خويش را با سخني از معمار کبير انقلاب امام خميني(ره) به پايان مي بريم به اميد آن که جامعه اي خدايي و به دور از گناه داشته باشيم:
«زنان از نظر اسلام نقش حساسي در بناي جامعه اسلامي دارند و اسلام زن را تا حدي ارتقا مي دهد که او بتواند مقام انساني خود را در جامعه باز يابد و از حد شيء بودن بيرون بيايد و متناسب با چنين رشدي، مي تواند در ساختمان حکومت اسلامي مسئوليتهايي را به عهده بگيرد.(6) نقش زن در جامعه بالاتر از نقش مرد است؛ براي اينکه بانوان علاوه بر اينکه خودشان يک قشر فعال در همه ابعاد هستند، قشرهاي فعال را در دامن خودشان تربيت مي کنند. خدمت مادر به جامعه از خدمت معلم بالاتر است، و از خدمت همه کس بالاتر است. و اين امري است که انبيا مي خواستند. مي خواستند که بانوان قشري باشند که آنها تربيت کنند جامعه را، و شيرزنان و شيرمرداني به جامعه تقديم کنند.(7)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پي نوشت ها
1) اصل صد و هفتاد و پنجم قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران
2) پيرامون انقلاب اسلامي، شهيد مطهري، ص 183
3) مطبوعات و رسانه ها از ديدگاه امام خميني(ره)، انتشارات تسنيم، ص 146
4) بيانات رهبري درتاريخ 14/12/69
5) دانشگاه و دانشجو در آيينه رهنمودهاي مقام معظم رهبري، سازمان تبليغات اسلامي، ص5
6) صحيفه نور، ج4، ص 436
7) صحيفه نور، ج14، ص 197