غیرت دربرابر ناموس
23 خرداد 1391 توسط زینبیه سراوان
زني از عرب كالائي براي فروش به مدينه آورد و آن را در بازار” بني قينُقاع” فروخت و نزد مغازه زرگري نشست. يهوديان خواستند به هر حيلهاي شده روي او را باز كنند، زن امتناع داشت. زرگر كنار جامه زن را به پشت او گره زد، چون برخاست، قسمتي از بدن او آشكار شد و يهوديان بخنديدند. زن فرياد كشيد. مردي از مسلمانان به زرگر كه يهودي بود حمله برد و او را كشت، يهوديان بيدرنگ بر مرد مسلمان تاختند و او را كشتند، بستگان آن مسلمان، مسلمانان را به فريادرسي خواستند و فتنه بالا گرفت. رسول خدا (ص) بعد از پاسخ درشتي كه از سران بنيقينُقاع شنيد، ابولبابه را در مدينه جانشين خود برگماشت و آنان را از نيمه شوال يا اول ذي القعده سال دوم محاصره كرد تا به تنگ آمدند و تسليم شدند.
تاريخ پيامبر اسلام، ص 272، دكتر آيتي به نقل از سيره ابن هشام، ج 3، ص 51.